حسناجونحسناجون، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

عروس دریایی

برای عزیزم

1391/2/15 15:04
نویسنده : مامان
115 بازدید
اشتراک گذاری

 حسناجون چندوقتیه که هر کاری میخوام انجام بدم میایی و حاضر میشی. توی آشپزخونه که میرم سریع میری چهارپایه رو برمیداری و هرگوشه که می ایستم چهارپایه رو میذاری و میای بالا تا ببینی چه خبره وهمکاری کنی. کنار گاز که میخوای بیای اول میری از توی کشو یه قاشق بلند برمیداری بعد میای که غذا رو هم بزنی. کنار ظرفشویی هم میخوای ظرفهارو بشوری ولی همه جارو خیس میکنی. یه جورایی دیوونم کردی. خیلی خیلی زرنگی. به خودم رفتی دیگه. تو خونه مثل سایه دنبالمی هیچی هم که نمیشه بهت گفت سریع قهر میکنی و میری تو اتاق درو میبندی  ولی خوبیش اینه که زود خودت میای بیرون و آشتی میکنی. همه ی حرفها و رفتارمو ضبط میکنی و بعدا انجام میدی. جرات نداریم حرف بزنیم . همه رو میگی. ظهرها هم که بابایی میاد خونه همه خبرهارو سریع میدی. میگم صبرکن بابا برسه خودم میگم. نمیذاری که. خیلی بلایی  

 

دخترم شیرین تر از شهد عسل

دخترم صد شعر نو یکصد غزل

دخترم زیباترین رنگین کمان

آفتاب روشن این آسمان

دخترم یک عالمه مهر و وفا

پرترین پیمانه ی جود و سخا

دخترم گلدان گلهای بهار

دانه ی یاقوت زیبای انار

دخترم بر درد بی درمان دوا

یک ملک در ظاهری انسان نما

دخترم الماس انگشتر نشین

شاهکاری نیست زیباتر از این

دخترم یک قبله تصویر دعا

محرم الاسرار تقدیر خدا

دخترم پیغمبر فرزانگی

مرحم و درمانگر مستانگی

دخترم شیواترین شعر خدا

واژه چین محفل سر لقا

دخترم در مهربانی تا خدا

کشتی لطف خدا را ناخدا 

 

 

 

 

 

حسنا جون با مامان و بابا و دایی مهدی و زن دایی سعیده و صدرا کوچولو رفته مسافرت. اول یک شب اصفهان بودیم که گوشت عفونت کرد. خیلی نگران شدم چون از چند شب قبل هم تب میکردی ولی فکر نمیکردیم گوشت مشکل داره. خلاصه رفتیم دکتر که گفت چیز مهمی نیست با دارو خوب میشه. فردا ظهرش رفتیم به سمت تهران تا شب رسیدیم خونه سمانه جون دختر دایی خوبم. فرداش  رفتیم شمال. دو روز بابلسر بودیم .هوا خیلی گرم وشرجی بود.

 

 

 

 

 

 

برگشتن رفتیم قم زیارت و دوباره اومدیم اصفهان دو شب موندیم

 

 

 

 صبح جمعه برگشتیم خونه. با دایی مهدی که بودیم خیلی خوش گذشت ولی یادت باشه تو هم خیلی مارو اذیت کردی همش بهونه میگرفتی ونق میزدی.


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)