بدون عنوان
تلق تلوق تلق تلوق
میرسد این صدا به گوش
صدای رفتن قطار
میان خنده و خروش
تلق تلوق تلق تلوق
صدای خنده قطار
پیچید میان کوپه ها
هم توی دشت و سبزه زار
به سوی مشهد میرویم
سری به آنجا بزنیم
در حرم امام رضا
بوسه به درها بزنیم
ما به زیارت میرویم
تا به امام دعا کنیم
نگاه پر محبتی
به گنبد طلا کنیم
ای مار پیکر آهنی
قطار خوب و خوش صدا
اکنون به مشهدم ببر
سال دگر به کربلا
خدایا شکرت که زیارت امام رضا (ع) نصیب ما شد
ما که یکدفعه تصمیم رفتن به مشهد کردیم فقط عنایت خدا و امام بود که بلیط قطار رفت و برگشت پیدا شد. حتی مشهد جایی پیدا نمیشد تااینکه یه هتل جا داشت. وقتی اونجا رفتیم دیدیم هتل فرزانگان که سه وعده غذا هم میده برامون اتاق داشت. اصلا باورمون نمیشد که همه چی اینقدر خوب جور بشه.
با مامان جون و خاله جونی رفتیم.
منو حسنا جونی و زهرا جون فسقلی خاله...صحن رضوی
چراغونی حرم به مناسبت دهه کرامت و ولادت امام رضا امام رعوف ما....
صبح شنبه قبل از طلوع افتاب...
چه صفایی داشت....خدایا دوباره قسمتمون بشه.